حمید هامون نقطه تلاقی داریوش مهرجویی و داریوش شایگان

حسین قره: داریوش مهرجویی به عنوان یک فیلم‌سازِ روشنفکر که علایق فلسفی داشت و از قضا درسش را خوانده بود، همیشه اصرار داشت تا فیلم‌هایش بیرون از فهم سطحی منتقدان زرد که آثارش را در فضای تنگ و سیاست زده و چپ زده تاویل و تفسیر می‌کردند، فهمیده شود. منتقدانی که آثار او را در ابتذال امری سیاسی تقلیل می‌دادند، چه پیش از انقلاب، چپ‌ها و انواع و اقسام التقاطی‌ها و چه بعد از انقلاب که راست‌گرایان مذهبی عرصه مطبوعات را گرفته بودند و یا چپ‌های مسلمان شده و انواع اقسام دیگر آن. (حتما نامه معروف محسن مخلباف –متقدم و انقلابی- به سید محمد بهشتی درباره فیلم اجاره‌نشین‌ها را بخوانید.) او همچون دوست فیلسوفش داریوش شایگان به دنبال روایتی از انسان معاصر ایرانی بود، انسانی که هم بار سنت را همچون صلیبی به دوش می‌کشد و هم با تندبادهای هویتی تازه که محصول تحولات غرب است، باید خود را بر بلندی جلجتا بکشاند تا مرگ تراژیک را تجربه کند. این وضعیت و موقعیت بس دشوار بود و هست. موقعیتی که ایران و ایرانی معاصر با آن سر می‌کرد و می‌کند. شایگان متقدم در سال‌های اوج جوانی، آن وقت که هندشناسی را تمام کرده بود، «آسیا در ب.. ... ادامه مطلب